روزي روزگاري نويسنده جواني از جرج برنارد شاو پرسيد:
«شما براي چي مي نويسيد استاد؟»
برنارد شاو جواب داد :
«براي يک لقمه نان.»
پسره بهش برخورد. پس توپيد که :
«متاسفم. برخلاف شما ما براي فرهنگ مي نويسيم.»
و برنارد شاو گفت:
«عيبي ندارد پسرم. هر کدام از ما براي چيزي مي نويسيم که نداريم.» ☺
«شما براي چي مي نويسيد استاد؟»
برنارد شاو جواب داد :
«براي يک لقمه نان.»
پسره بهش برخورد. پس توپيد که :
«متاسفم. برخلاف شما ما براي فرهنگ مي نويسيم.»
و برنارد شاو گفت:
«عيبي ندارد پسرم. هر کدام از ما براي چيزي مي نويسيم که نداريم.» ☺
منبع : طنز ایران
0 دیدگاه برای مطلب "طنز"
ارسال یک نظر